Top 10 similar words or synonyms for چرمی

پشمی    0.758871

حوله    0.727049

نمدی    0.707999

پتو    0.698776

ابریشمی    0.691181

خورجین    0.688700

لاستیکی    0.688562

نایلونی    0.686172

نخی    0.683942

چسبان    0.678522

Top 30 analogous words or synonyms for چرمی

Article Example
چرمی (چناران) این روستا در دهستان بیزکی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۹ نفر (۵خانوار) بوده‌است.
لیسه‌های چرمی لیسه‌های چرمی نام یک تیره از رده شکم‌پایان است.
چرمی (ابهام‌زدایی) چرمی صفت نسبی از واژهٔ چرم است.
لاک‌پشت چرمی لاک‌پشت پشت‌چرمی یا لاک‌پشت پوستی چرمین ، بزرگ‌ترین گونه لاک‌پشت‌های دریایی، و بزرگترین گونهٔ زنده لاک‌پشت به طول ۲.۵ متر و وزن ۷۰۰ کیلوگرم یا بیشتر است که پس از سه نوع تمساح چهارمین خزنده بزرگ زنده در جهان به شمار می‌رود و به عنوان گونه‌ای آسیب‌پذیر در معرض خطر قرار دارد. این تنها گونهٔ زنده در سرده درموکلیس و خانوادهٔ "درموکلیده" است که به خاطر پوست سخت چرمی‌اش پشت چرمی نامیده می‌شود. پوششی که قطعات استخوان را در بر گرفته‌اند، از نظر متخصصان تکامل ارتباط نزدیکی با لاک استخوانی لاک‌پشت‌های اجدادی دارد.
لاک‌پشت چرمی این لاک‌پشت‌ها با این که اساساً موجودات گرمسیری هستند، در همهٔ قسمت‌های دنیا یافت می‌شوند، به جز مناطق قطبی. آن‌ها در آب راحت، اما در خشکی کند و تنبل هستند. پشت‌چرمی ماده مثل اغلب لاک‌پشت‌های آبزی، به خصوص هنگامی که از آب خارج می‌شود تا تخم بگذارد و آن‌ها را دفن کند، آسیب‌پذیر است. ابتدا هنگام بیرون خزیدن از آب به طرف ساحل، خودش را با ریختن ماسه در پشتش استتار می‌کند، سپس وقتی به نقطه لانه‌سازی رسید، سوراخ بزرگی می‌کند و تخم‌ها را در آن می‌گذارد. بعد از اینکه تخم‌ها مدفون شدند، ماده منطقهٔ اطراف را صاف می‌کند تا به آسانی پیدا نشوند. ماده بوی قوی مشک مانندی در اطراف به جای می‌گذارد تا بوی ناچیز تخم‌ها پوشیده شود. وقتی همه این کارها انجام شد، ماده به دریا بر می‌گردد و نوزادان را کاملاً به حال خود می‌گذارد.