Top 10 similar words or synonyms for پتو

حوله    0.760754

دستمال    0.753438

لحاف    0.751475

خورجین    0.724931

چرمی    0.698776

دمپایی    0.697486

مقنعه    0.696327

روپوش    0.694687

صندل    0.692676

بالش    0.692631

Top 30 analogous words or synonyms for پتو

Article Example
پتو پتو از ورق های تختی که به دلیل ضخامت‌شان پتو را ضخیم نموده‌اند، تشکیل شده است. حتی باریکترین پتو ضخیم تر از سنگین ترین ورق است. پتو به طور کلی برای گرما و راحتی استفاده می شود، در حالی که ورق برای بهداشت، آسایش و زیبایی شناسی است. پتو به طور سنتی از پشم به دلیل گرما، تنفس و خواص مقاوم در برابر آتش طبیعی پشم ساخته شد، در حالی که ورق های پنبه یا کتان یا ابریشم، که کمتر تحریک کننده به پوست هستند ساخته شده است. امروزه، الیاف مصنوعی غالبا برای هر دو استفاده می شود.
پتو لغت نامه دهخدا: پتو
پتو پتو از پت بمعنی مو، نوعی بافته پشمی. به نوعی روانداز گویند که معمولاً در هنگام خواب بر روی خود می‌کشند. پتوها می‌توانند از لایه‌های مختلفی ساخته شده باشند. بعضی از این لایه‌ها برای گرم نگه داشتن و بعضی دیگر تنها برای زیبایی به کار رفته است.
پتو در پتو از مواد بسیاری مانند پشم، استفاده می شود چرا که آنها ضخیم تر هستند؛ اما می‌توان از پنبه نیز برای تولید پتوهای سبک استفاده نمود. پتو پشمی ها گرم تر و همچنین نسبتا آهسته برای سوزاندن در مقایسه با پنبه. شایع ترین انواع پتو ها بافته شده اکریلیک، پلی استر کشباف، راسو، پنبه، ابر؛ و پشم است. پتو با گر چه هنر عجیب و غریب و مواد عجیب و غریب مانند بافتنی افغانستان و یا پوشش ابریشم آمده است. پتو اصطلاح اغلب با تسلی، لحاف، لحاف و مبادله، به عنوان همه آنها استفاده شود.
ساراپه ساراپه یا خورونگو یک پتو مانند شال بلند است، بیشتر به رنگ روشن و حاشیه دار در قسمت پایین آن. ساراپه یک مدل پوشش بخصوص برای مردان در مکزیک است. این پتو یا شال به پتو مکزیکی هم معروف است.