Top 10 similar words or synonyms for کماندوهای

یگانهای    0.661209

کماندویی    0.651719

ضدشورش    0.650049

تکاوران    0.638183

یگان    0.632374

هوابرد    0.622798

غیرنظامیان    0.619720

تانکهای    0.618769

هلیکوپترهای    0.613147

کماندو    0.600563

Top 30 analogous words or synonyms for کماندوهای

Article Example
سازمان سپتامبر سیاه گفتنی است دولت اسرائیل با مأمور کردن تیمی از بهترین کماندوهای موساد، دست به اقدام تلافی‌جویانه زد.
موشه لوی موشه لوی از کماندوهای تیپ گولانی بود. وی در تشکیل دو تیپ جدید در نیروهای دفاعی اسرائیل به نام تیپ‌های نحال و جیواتئی نقش اساسی داشت.
جنگ یوم کیپور مصری‌های همچنین با هلی‌برن کماندوهای خود به نقاط مختلف صحرای سینا سعی کردند تا جلوی ورود نیروهای کمکی اسرائیل به میدان نبرد بگیرند. اما این نقشه آنها با شکست فاجعه‌باری مواجه شد. نزدیک به بیست هلیکوپتر مصری توسط اسرائیل ساقط شده و تلفات سنگینی به کماندوهای مصری وارد آمد. گزارش‌های متناقضی در مورد تأثیرگذاری کماندوهای باقیمانده بر تحرکات اسرائیل موجود است. در مجموع از ۱۷۰۰ کماندو مصری که در طور جنگ به پشت خطوط اسرائیلی‌ها منتقل شدند حدود ۷۴۰ نفر در هلیکوپترهای ساقط شده کشته شده و ۳۳۰ نفر نیز به اسارت درآمدند.
ارلیونک اس۲۳ ارلیونک اس۲۳ (S-23 Orlyonok) یک قایق پرنده (اکرانوپلان) ویژه حمل کماندوهای دریایی است که به سرپرستی مهندس «الکسیف پ ی» طراحی گردیده است.
تیپ ۶۵ نوهد سرلشکر صالحی فرمانده ارتش برخی از کماندوهای تیپ نوهد را به خلیج عدن اعزام کرد تا در عملیات‌های نیروی دریایی حضور مستقیم داشته باشند.