Top 10 similar words or synonyms for کردار

پندار    0.700281

سرشت    0.643331

کردارهای    0.638597

مردانگی    0.623384

فطرت    0.621491

فروتنی    0.613829

فضیلت    0.612428

آدمی    0.608131

نادانی    0.597023

نفسانی    0.596205

Top 30 analogous words or synonyms for کردار

Article Example
نظریه کردار او که بیشتر به خاطر نظریه ساختار یابی (structuration) دیدگاه کل نگرش به جوامع مدرن شناخته شده است به یکی از برجسته‌ترین جامعه شناسان مدرن است. آنتونی گیدنز نظریه ساختار یابی را به عنوان یک تجزیه و تحلیل عامل و ساختار توسعه داده است که در آن به هیچ‌کدام آنها اولویت نمی‌دهد. این نظریه تلاش می‌کند که نشان بدهد 'چگونه اصول نظم می‌تواند هم کردار را تولید و هم توسط خود کردار باز تولید شود. در اینجا ساختار اجتماعی از بالا بر کنشگران انسانی تحمیل نمی‌شود.
کردار اجتماعی  تحقیقات سیلویا اسکریبنر در جستجوی درک و ایجاد یک زندگی مناسب و معقول برای همه مردم بدون در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و نژاد و جنسیت و طبقه اجتماعی بود. با استفاده از  تحقیقات میدانی انسان شناسی وآزمایش های روانشناسانه اسکرینبر سعی کرد به درون عملکرد ذهنی انسان و نحوه ایجاد آن از طریق کردارهای اجتماعی  مختلف در محیط های اجتماعی و فرهنگی مختلف نفوذ کند. بنابراین او وضع اصلاحات اجتماعی و توسعه جامعه از طریق جهت گیری اخلاقی را دنبال می گرد تعاملات تاریخی و اجتماعی شرایط مختلف نهادی محیطی با انسان، اجتماع و عملکرد روانی و توسعه را به رسمیت می شناخت.
گوکهان کردار وی در آیدین به دنیا آمد و سپس در سال ۱۹۸۸ با قبولی در رشته معماری در دانشگاه ییلدیز ترکیه، در استانبول ساکن شد.
نظریه کردار نظریه کردار به شدت با نظریه‌پرداز و جامعه‌شناس فرانسوی پییر بوردیو در ارتباط است. مفهوم عادت واره(habitus) او یکی از پیاده‌سازی‌های مهم اصول نظریه کردار است. بوردیو مفهوم عادت واره را برای درک درونی سازی نظم اجتماعی در بدن انسانی توسعه داد. کتاب "او با عنوان «طرح کلی از یک نظریه کردار» "که بر اساس کار او در الجزایر در طول جنگ استقلال الجزایر نگاشته شده نمونه‌ای از پیاده‌سازی نظریه کردار است که بر داده‌های تجربی جمع‌آوری شده از طریق مردم نگاری اعمال شده است.
نظریه کردار عامل: یک بازیگر که تصمیم به عمل می‌گیرد. توانایی انسان وار در عمل و تغییر جهان است.