Top 10 similar words or synonyms for ژوبین

اعزل    0.683935

حارس    0.650767

الجبار    0.639045

عیوق    0.636154

بط    0.616670

عرای    0.614723

رامح    0.607742

دنب    0.604162

الجوزا    0.597267

چوبه    0.596624

Top 30 analogous words or synonyms for ژوبین

Article Example
زوبین زوبین در قدیم "ژوبین" یا "ژوپین" هم تلفظ می‌شده و در شاهنامه فردوسی ژوبین آمده‌است. این کلمه به عنوان اسم هم استفاده می‌شده و نام پسر کیکاووس در شاهنامه ژوبین بوده است.
موشک زمین‌به‌هوای جولین واژهٔ انگلیسی Javelin به معنی ژوبین است.
حمید تقوایی پایه گذاران این هسته، علاوه بر حمید و ژوبین، بیشتر همان جمع‌های دوستی در انگلستان و از این رو بسیار محدود بودند.(برای مثال همسران حمید و ژوبین، یعنی میترا دانشی و آذر ماجدی و جمشید هادیان)
بی‌ژوبین رامح به معنای دارنده سلاح و ژوبین و سماک اعزل به معنای بی سلاح و بی‌ژوبین است.
علی اتحاد ۱۳۹۴، آیندهٔ پرفورمنس آرت در ایران روشن است، گفتگو دربارهٔ دورهٔ کاری علی اتحاد، گفتگو کننده: ژوبین بخرد، روزنامه آفتاب یزد