Top 10 similar words or synonyms for وصیفی

aït    0.880910

meknès    0.879206

naypyidaw    0.876796

bsu    0.873989

glm    0.872759

analysing    0.872241

arra    0.868837

sinapis    0.868208

میتوکسانترون    0.867705

fassung    0.867326

Top 30 analogous words or synonyms for وصیفی

Article Example
باورد از محصولات کشاورزی: خربزه، هندوانه، پیاز و جمیع انواع خضروات شتوی وصیفی می‌باشد.
زردینه (گیاه) توق از علفهای هرز مزارع توتون، چغندرقند، پنبه، ذرت، گندم، جو، نیشکر، باغهای میوه، سبزی وصیفی واراضی بایر است.
جیزان جمعیت این شهر بر أساس سرشماری أخیر ۱۰۰ هزار نفر بوده‌است، بیشتر مردمش پیشهٔ کشاورزی دارند. سد بزرگی در نواحی شهر وجود دارد که بنام «سد وادی جیزان» معروف است، ظرفیت این سد در حدود ۶۵ میلیون متر مکعب است که برای آبیاری باغات مرکبات و میوه جات ونخل خرما وصیفی جات و شتوی جات استفاده می‌شود.
وکان روستای وکان یک روستایی کوهستانی اما بسیار زیبا، تپه‌های سرسبز و خانه‌های تاریخی کاه گلی و قدیمی، و باغهای مرکبات وصیفی جات و مناظر سرسبز و شاعرانه و چشمه‌های آب روان روستا را احاطه نموده‌است، و درختان سر به فلک کشیده نخل خرما در اطراف روستا رونق وزیبایی خاصی به روستای «وکان» داده‌است.
شیشوان اکثر مردم روستا از راه کشاورزی و باغداری معیشت می‌کنند که انواع میوه جات وصیفی جات از محصولات این منطقه‌است. یکی از مراسم ویژه این روستا گردانیدن تل‌هایی از آتش در شب عاشورا می‌باشد که محلیان آن را پولکه (polke)می‌نامند.