Top 10 similar words or synonyms for افرازد

خیزند    0.734656

آشوبد    0.690936

انگیزد    0.687098

خیزد    0.677787

خیزیم    0.677291

گردم    0.669825

گزینیم    0.663179

گردانند    0.660412

گزیند    0.658212

خوریم    0.649854

Top 30 analogous words or synonyms for افرازد

Article Example
منهاج‌الطلب افعال زبان فارسی را از نظر مقایسهٔ ماضی با مضارع به چهار دسته تقسیم کرده است:اول آن‌که شمارهٔ حرفها یکی است(البته از نظر رسم الخط فارسی)ولی از نظر قرائت اختلاف دارد مانند:خورد و خورد.دوم آنکه یکی تعداد حروفش بیش از دیگری باشد مانند:آفرید و آفریند.سوم این‌که مضارع کمتر از ماضی حرف داشته باشد مانند: پرستید و پرستد.چهارم این‌که اختلاف ماضی و مضارع به تبدیل باشد مثل:افراخت و افرازد.
خر سه‌پا چون آن خر در دریا گردن افرازد و گوش خم کند، همهٔ آب دریای فراخکرد به لرزه بلرزد، آب کرانه و ناف برآشوبد. چون بانگ کند، همه آفریدگان مادّهٔ آبزیِ هر فردی آبستن شوند و همهٔ خرفستران آبی آبستن، چون آن بانگ بشنوند، ریدک‌ها شان افکنده شوند. چون در دریا می‌زد، همهٔ آب دریا مطهر شود که به هفت کشور زمین، بدان سبب همه خران، چون آب بینند، فرو می‌زند.